الف) اطلاعات شناسنامهاي:
عنوان كتاب: فرهنگنامه اسارت و آزادگان، جلد 41
عنوان فرعي: اردوگاه 6 الف رمادی «رمادی قدیم» I (دفتر اول)
مؤلف: دهنمکی، مسعود
محل نشر: تهران
حروفچینی: حنفی، فریناز ـ نیکنژاد، طاهره ـ کریمی، فاطمه ـ ایلانلو، ندا ـ رستمینخعی، فاطمه ـ رستمی، سپیده
صفحهآرايي: ایلانلو، ندا
ناظر اجرايي: شیروانی، علیاکبر
نمونهخوان: اخوان، فاطمه ـ حقیری، لیلا ـ شریفخضری، فهیمه ـ ملکی، لیلا ـ میرصفی، طاهره، امانی، سهیلا
طراح جلد: هاشمزاده، سیدمیثم
تعداد صفحات: 1130
نوبت چاپ: اول
قطع: وزیری
ب) منابع و مأخذ مورد بهرهبرداري در تهيه كتاب:
ـ نوع كتاب براساس عنوان و موضوع 1. تحقيقي و پژوهشي ¡ 2. خاطرات ¡ 3. رمان □ 4. ساير □
ـ روش استفاده از منابع 1. اسنادي ¡ 2. كتابخانهاي □ 3. اسناد شفاهي ¡
ج) اطلاعات محتوايي كتاب:
1. مندرجات كتاب:
این کتاب در 1144 صفحه، هفت فصل اول از اردوگاه 6 الف رمادی با نامهای تاریخچه اردوگاه، بررسی ساختار جمعیتی اسرای اردوگاه، بررسی ساختار فیزیکی و شرایط اقلیمی اردوگاه، بررسی روند از اسارت تا اردوگاه اسرا، مجموعه گزارشهای صلیبسرخ، تشکیلات فرماندهی بعثی اردوگاه، تشکیلات فرماندهی اسرای ایرانی اردوگاه را مورد بررسی قرار میدهد و ادامه مطالب مربوط به اردوگاه در جلدهای 42 و 43 بررسی شده است.
2. زمان دربرگيرنده كتاب: 7/1359 تأسیس ـ 4/1367 انحلال اردوگاه
3. همکاران تحقیق: امانی، سهیلا
4. آزادگانی که از مطالب و یا مصاحبههای آنها در تألیف این کتاب استفاده شده است:
احمدی، علیاکبر ـ اسدیغفور، احمد ـ اعتمادمقدم، امیرحسین ـ اسدینژاد، محمداسماعیل ـ افخمی، هوشنگ ـ اندیک، سلیمان ـ انصاری، ایوب ـ امینیفر، حمید ـ باقری، حبیب ـ باهوش، محمودرضا ـ بخشی، محسن ـ بهرامی، کرمخدا ـ بیآبی، رحیم ـ پرنیان، قاسم ـ خسروانی، عبدالله ـ ترابی، محمدرضا ـ ترابی، یحیی ـ ترک، رضا ـ تکین، خسرو ـ جاویدان، سیدمهدی ـ چوپانی، خسرو ـ حبیبی، علی ـ حضوری، مهدی ـ حیدری، قاسم ـ حیدرینژاد، محمدجواد ـ خاجی، علی ـ خدری، الیاس ـ تجرد، عبدالعلی ـ خواصی، حبیبالله ـ دالوند، بیژن ـ دانشور، رحمتالله ـ دباغیان، حسین ـ درویشزاده، حسن ـ دهقانزاده، احمد ـ ذیفهم، احمد ـ ر، محسن ـ رجبعلیزاده، صفرعلی ـ رسایی، سیدامین ـ رشکن، یدالله ـ رضایی، تیمور ـ رضایی، سیدحسن ـ رضایی، محمدعلی ـ رنجبرتهرانی، محمد ـ روحانیمنش، یدالله ـ روزبهانی، احمد ـ زارعفرد، احمد ـ زارعیان، بهرام ـ زالیکاکش، محمدمراد ـ زنگنه، مرتضی ـ سیفی، سیدمحمد ـ شاهعلی، غلامرضا ـ شاهمحمدی، قنبر ـ شریفزادگان، علیاکبر ـ شمسنورائی، محمدرضا، صابری، سیاوش ـ صادقی، حسین ـ صراطی، محمدرضا ـ طاهرینیا، مصطفی ـ طایفهنوروز، حمید ـ طلوعی، ذوالفقار ـ عباسی، حمیدرضا ـ عبدلی، مرتضی ـ علیکاهی، محمدرضا ـ فخاریدولابی، عبدالرضا ـ فراهانی، رحیم ـ قشمی، سیداحمد ـ کاظمی، پرویز ـ کمریزاده، عبدالعظیم ـ گلشنی، محمدرضا ـ مجاهدی، محمد ـ محمدی، ابوالفضل ـ محمدی، شریف ـ مدرسی، عبدالله ـ معنوی، سیدکمال ـ ملکی، محمدرضا ـ منصوری، عباس ـ مهینزعیم، حسینعلی ـ میرشکار، خدیجه ـ میرطالبی، میرطیب ـ نفر، اسماعیل ـ نفر، رضا ـ نورآذر، مقصود ـ نورالدینی، سیدعلی ـ نوروزی، حسن ـ ولیپور، علیرضا ـ ویسی، اسماعیل ـ هابطی، محسن ـ هادی، بیژن ـ یوسفزاده، احمد ـ یوسفیان، رضا.
«مروری اجمالی بر تاریخچه اردوگاه 6 الف رمادی»
اردوگاه رمادی، اولین اردوگاه اسرای ایرانی در عراق بود که در همان روزهای آغازین جنگ تحمیلی در مهرماه 1359 تأسیس شد. این اردوگاه باتوجه به اینکه در شهر رمادی واقع شده بود به اردوگاه رمادی معروف شد و بعد از تأسیس اردوگاه دیگری در شهر رمادی، از طرف بعثیها و اسرا به نام رمادی 1 خوانده شد. بعد از گذشت چند سال و افزایش تعداد اسرای اردوگاهها در شهرهای مختلف عراق، کمیته بینالمللی صلیبسرخ اقدام به نامگذاری اردوگاهها کرد و این نامگذاری از اردوگاههای شهر موصل آغاز شد. بعد از نامگذاری چهار اردوگاه شهر موصل و تنها اردوگاه شهر تکریت، این اردوگاه از سوی صلیبسرخ اردوگاه 6 نام گرفت. این اردوگاه به علت قدمت، بعدها به رمادی قدیم و به علت فرماندهی طولانی مدت شخصی به نام علی رحمتی، به اردوگاه علی رحمتی نیز معروف شد.
اکثر اسرای این اردوگاه افراد شخصی، گروهی از نیروهای ارتش و ژاندارمری و گروهی نیز اسرای سپاهی بودند. از افرادی که به عنوان ارشد در این اردوگاه فعالیت میکردند میتوان غلامعباس نیکنام (غلام ژاندارم)، محمدرضا لبیبی، محمدرضا معتمدزاده، علی رحمتی و علی حبیبی را نام برد. فرماندهان بعثی اردوگاه نیز سروان مظفر، سروان فاخر هاشم محمد، سرگرد ناجی ابراهیم عبدالله، سرگرد محمودی، سروان علی فارس و سرهنگ حمید احمد بودند. در آذرماه 1359 نمایندگان کمیته بینالمللی صلیبسرخ برای اولینبار وارد این اردوگاه شدند و برای اسرا کارت اسارت صادر کردند. یکی از وقایع مهم این اردوگاه که در شهریورماه 1360 اتفاق افتاد فرار ناموفق دو تن از اسرا با نامهای محمدرضا ملکی و یوسف رستمی بود. آنها چند روز پیش از این اقدام با برنامهریزی و طرح نقشه و تهیه لوازم مورد نیاز، مقدمات فرار خود را فراهم کردند و با بریدن سیمها و ایجاد اتصال در برق اردوگاه، فضا را تاریکتر کرده و پس از خروج از پنجره آسایشگاه 6 بهصورت نیمخیز خود را به سیمهای خارداری که قبلاً شناسایی کرده بودند، رساندند. محمدرضا ملکی توانست از سیمخاردار عبور کند، ولی یوسف رستمی هنگام عبور با مشکل مواجه شد. در همین حین نگهبانان بعثی با صدای پارس سگها از اقدام این دو نفر مطلع شدند و به سرعت آنها را شناسایی و دستگیر کردند و به ضربوشتم آنها و سایر اسرای اردوگاه پرداختند. سپس پنجرههای آسایشگاهها را مسدود کردند که این اقدام موجب تاریکتر شدن فضای آسایشگاهها، جلوگیری از تهویه و درنتیجه سختتر شدن شرایط زندگی اسرا شد. در بهمن ماه 1360 اسرای اردوگاه 6الف رمادی همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی جشنی برگزار کرده و به همین مناسبت با امکانات موجود، شیرینی نیز تهیه کردند. یکی از اسرا این شیرینی را به معاون فرمانده بعثی، نقیبعزالدین تعارف کرد که او شیرینی را پرتاب و به حضرت امام خمینی (ره) و شهدا توهین کرد، به همین علت اسرای قاطع 3 در اعتراض به عملکرد وی، دست به اعتصاب زدند. اسرای قاطع 2 و سپس قاطع 1 نیز برای حفظ وحدت به آنها پیوستند. بعثیها هنگامیکه متوجه این امر شدند، به آسایشگاهها هجوم برده و به تفتیش آسایشگاهها پرداختند و مواد خوراکی موجود در آسایشگاهها را بیرون ریختند که همین امر موجب شد اسرا در وضع جسمانی بدی قرار بگیرند. در روز سوم اعتصاب، با دعای اسرا مبنی بر بارش باران، آنها اعجاز بارش باران را مشاهده کردند و پس از جمعآوری آن از طریق پنجره آسایشگاههای خود، از نظر روحی و جسمی نیروی تازهای گرفتند. سرانجام این اعتصاب پس از پنج روز با عذرخواهی نقیبعزالدین به پایان رسید.
یکی دیگر از وقایع مهم این اردوگاه ورود خبرنگاران فرانسوی و مصاحبه آنها با اسرای کمسنوسال این اردوگاه بود که جوابهای دندانشکن اسرای کمسنوسال، بهخصوص «مهدی طحانیان» با بازتاب جهانی که داشت، باعث افتخار اسرای ایرانی شد. از دیگر وقایع مهم درگیری اسرای قاطع 2 با خبرنگاران بود که در تاریخ 25/4/1363 رخ داد، در پی این واقعه، نیروهای بعثی اسرا را به مدت ده روز در آسایشگاهها زندانی کردند و سپس در سه گروه، آنها را به اردوگاه 8 رمادی (عنبر)، اردوگاه 1 ج موصل و اردوگاه 3 موصل منتقل کردند. در نهایت بعثیها در تیرماه 1367 به علت به اسارت درآمدن جمعیت بسیاری از رزمندگان ایرانی، این اردوگاه را تخلیه کردند و اسرای آن را بین چهار اردوگاه واقع شده در شهر رمادی؛ یعنی اردوگاههای 7، 8 (عنبر)، 9 و 10 تقسیم کردند و این اردوگاه اینچنین به پایان رسید.